وزارت خارجه روسیه اعلام کرد وزارت‌های دادگستری، خارجه و نهادهای مربوطه دولت روسیه، موضوع حذف طالبان از فهرست سازمان‌های ممنوعه را بررسی می‌کنند.

وزارت خارجه روسیه اعلام کرد وزارت‌های دادگستری، خارجه و نهادهای مربوطه دولت روسیه، موضوع حذف طالبان از فهرست سازمان‌های ممنوعه را بررسی می‌کنند.

از سوی دیگر، ضمیر کابلوف نماینده رئیس جمهور روسیه در امور افغانستان نیز اظهارداشت: مسکو با حکومت کابل همکاری منظم در مبارزه با تروریسم دارد.

وی افزود: از حکومت طالبان دعوت شده است تا در نشست مجمع جهانی اسلام در شهر کازان روسیه که ۲۵ اردیبهشت ماه برگزار خواهد شد، شرکت کند.

سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه پیش از این نیز در نشستی درباره لزوم تعامل با کابل گفته بود: به نظر ما، ایجاد گفتگوی کاری با طالبان به عنوان تنها نیروی سیاسی داخلی مسلط در افغانستان، منافع امنیتی و توسعه اقتصادی منطقه و همچنین آشتی ملی بین‌الافغانی را تأمین می‌کند.

این تصمیم در حالی گرفته شده که روسیه به‌تازگی شاهد حمله تروریستی مرگباری بود که گفته می‌شود کار داعش خراسان بوده است؛ گروهی که از افغانستان زیر سلطه طالبان و یا هم پاکستان رهبری می‌شود. روس‌ها در حالی که اسلام‌گرایان رادیکال را در این حمله دخیل می‌دانند، داعش را پرچم دروغینی می‌خوانند که رقبای جهانی روسیه زیر آن خودشان را پنهان می‌کنند. به باور مسکو، مدیریت اصلی حمله در دست سازمان‌های استخباراتی غرب و اوکراین بوده است نه داعش.

به هر حال، حتی اگر بپذیریم که سازمان‌های اطلاعاتی غرب این حمله را مدیریت کرده‌اند، بازهم روسیه دست داشتن اسلام‌گرایان رادیکال در حمله تروریستی در حومه مسکو را رد نمی‌کند. این تندروان اسلامی‌ از مشترکات ایدیولوژیک با گروهی برخوردارند که روسیه قصد دارد آن را از فهرست سازمان‌های تروریستی بیرون کرده و با استفاده از آن «جنگ علیه تروریسم» را پیش ببرد؛ شبیه جنگی که امریکا و بقیه کشورها در حال انجام آن هستند. در این نبرد، قرار نیست با تروریسم به معنای واقعی کلمه مبارزه شود. اصلاً چنین توقعی بی‌جاست. در این نبرد، به‌جای مقابله با هر گونه تروریسم، از آن به سود سیاست دولتی مشخص بهره‌برداری می‌شود؛ اتحاد با گروه‌های عملاً تروریستی برای مبارزه علیه گروه‌های تروریستی دیگر. این جا بخشی از تروریست‌ها «خوب» و بخش دیگر «بد» دانسته می‌شوند. یا بخشی از گروه‌های تروریستی «بد» و بخش دیگر «بدتر» ارزیابی می‌شوند. منطق واقع‌گرایی سیاسی هم ساده است: برای مبارزه با «بد» باید همدست «خوب» شد و یا به‌خاطر از پا درآوردن «بدتر» باید در کنار «بد» ایستاد. این رویه سیاسی در حالی که بیشتر مواقع از روی ناگزیری اتخاذ می‌شود، گاهی به سیاست اصلی دولت‌ها بدل شده و ماهیت استراتژیک به خود می‌گیرد.

امروزه قدرت‌های بزرگ که سیاست‌های خارجی‌شان برمبنای رقابت ژئوپلیتیک شکل می‌گیرد، بهره‌برداری از تروریسم علیه دشمنان استراتژیک‌شان را نه تنها غیراخلاقی نمی‌دانند، بلکه از آن به وجه احسن استفاده می‌کنند. در یک جامعه به شدت طبقاتی و جهت‌مند، سخن گفتن از پدیده‌های خنثی و غیرطبقاتی ساده‌انگاری‌ بیش نیست. ما چیزی به‌نام اخلاق خنثی و غیرطبقاتی نداریم. اخلاق سیاسی مورد پسند آمریکا الزامی نیست که از نظر چین و روسیه اخلاقی‌ترین کار به حساب آید و برعکس، اخلاق سیاسی پسندیده از نظر روسیه و چین نیز حتمی نیست که با مزه و مزاج سیاست آمریکا جور بیاید. با این توضیح مختصر، اگر سازمان‌های اطلاعاتی غرب و اوکراین پشت کشتار مسکو بوده باشند، مسخره و غیرقابل باور نیست. سیاست اعلانی دولت‌ها همیشه با سیاست اعمالی آن‌ها یکسان نیست و حتی می‌تواند ضد هم باشد.

در حال حاضر، تنش میان غرب و روسیه به حدی شدید است که دو طرف مستقیم و آشکارا یکدیگر را به حمایت از تروریسم متهم می‌کنند. غرب روسیه را به دلیل تهاجم بر اوکراین به تروریسم دولتی و جنایت علیه بشریت متهم می‌کند و روسیه نیز بارها غرب به‌خصوص آمریکا را به پشتیبانی از داعش متهم کرده است؛ گروه تروریستی‌ای که مسکو برای از پا درآوردن آن ناگزیر به حمایت از یک گروه تروریستی دیگر شده است: طالبان

روس‌ها تصور می‌کنند که گروه طالبان متحد قابل اعتمادتر نسبت به غرب در مبارزه با داعش است. این که آنان چرا چنین تصوری دارند، برمی‌گردد به چند دهه رقابت ژئوپلیتیک میان روسیه و کشورهای غربی و تداوم بازی‌ قدیمی‌ای که آمریکا با استفاده از گروه‌های تندرو اسلامی برای زمین‌گیر کردن رقبای جهانی‌اش به‌خصوص شوروی پیشین راه‌اندازی کرده ‌بود. ادامه این رقابت حتا پس از فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد، به حدی منجر به بی‌اعتمادی میان دو طرف شده است که حالا روس‌ها طالبان را شریک قابل اعتمادتر در مقایسه با غرب در «جنگ علیه تروریسم» می‌دانند و به این دلیل، سعی می‌کنند با این گروه تعامل بیش‌تری صورت گیرد.

هر قدر فعالیت گروه‌های اسلام‌گرا گسترش می‌یابد، بازی تروریسم نیز جدی‌تر، پیچیده‌تر و خطرناک‌تر از قبل می‌شود. دولت‌ها مثل همیشه منافعی که «ملی» خوانده می‌شود را بر همه چیز ترجیح می‌دهند. حتی اگر تامین این منافع رشد و تقویت تروریسم را ایجاب کند، دولت‌ها اشکالی نمی‌بینند که از آن حمایت کنند. اگر اثرگذاری این کار پایدار باشد چه بهتر و اگر سطحی و کوتاه‌مدت هم باشد عیبی ندارد. این که حمله تروریستی داعش در پایتخت روسیه سبب شود تا اقتدار و اعتماد به نفس استخباراتی این کشور به نحوی زیر سوال برود، ولو که فاقد اثرگذاری پایدار و استراتژیک باشد، بازهم تا حدی دشمنان مسکو را خشنود می‌کند. در چنین وضعیتی، طبیعی است که روسیه نیز آرام نگیرد و گام‌های جدی‌تری را در مبارزه با داعش بردارد. یکی از این اقدامات، افزایش تعامل با رژیم طالبان در افغانستان است.

اگر روسیه طالبان را از فهرست سازمان‌های تروریستی حذف کند، موفقیت بزرگی برای این گروه به حساب می‌آید و تلاشی است در جهت به‌رسمیت شناختن آن. به نظر می‌رسد طالبان بازهم برنده خواهد شد طالبان که در دوسال ونیم گذشته هرچه خواسته‌اند بی‌محابا در افغانستان آورده‌اند و هیچ اهمیتی هم به خواست‌ کشورهای جهان برای رفع محدودیت‌های روزافزون علیه زنان نداده‌اند، اگر همچنان بدون کوچک‌ترین تغییری در سیاست‌های ‌شان از قدرت‌های بزرگ امتیاز بگیرند، هرگز در آینده حاضر به پذیرش فشارهای جهانی برای دست کشیدن از اقدامات محدودکننده خود نخواهند شد. جهان مجبور است همچنان با این گروه سازش کند نه این گروه با جهان

کد خبر 19094

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 8 =